رادمهررادمهر، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

رادمهر

با تو همه چی قشنگه...

با تو همه چی قشنگه... خرید قشنگه، خواب قشنگه، خستگی قشنگه، نصف شب بیدار شدن قشنگه، پا به پات دویدن قشنگه، اسباب بازی ها رو داغون کردن قشنگه، رو دیوار نقاشی کردن قشنگه، از دیوار راست بالا رفتن قشنگه... خلاصه همه چی قشنگه غیر از یه چیز... گذر زمان؛ نه گذر زمان قشنگ نیست... این که روز به روز به اون موقع ها نزدیک بشیم که تو بزرگ می شی و یه روزی از پیشم می ری اون وقت من می مونم تک تک خاطره های این روزا... امسال سومین سالیه که تو باهامون و کنار سفره هفت سینمونی... سال اول تو شیمکم بودی و پارسال  کنار هفت سینمون و امسال بازهم کنار هفت سینمونی... پارسال که رسما سفره رو کشیدی رو سرت امسال رو خدا به خیر کنه؛ جون مامان بذار سفره دو روز رو می...
26 اسفند 1391

بیست و دو ماهگیت مبارک

تو همون خونی که هر لحظه تو رگ های منه... تو قشنگی مثل شکلایی که ابرا می سازن... گلای اطلسی از دیدن تو رنگ می بازن... تو عزیزترین دل منی تو جادوی زیبای دل منی تو گل پسر منی رادانم 22 ماهگیت مبارک... مرد کوچولوی مو فرفری من بزرگ شدن ماه به ماهت مبارک... شیطونی های روز به روز بیشترت مبارک... بلبل زبونی های هر چی بیشترت مبارک... عزیزتر شدن روز به روزت مبارک وقتی از ماشین پیاده می شیم می خوای بری رانندگی ؛ می گم ماشین می خواد لالا کنه برای همین تازگیا از ماشین که پیاده می شی می گی ماشین لالا، آنگام لالا (ضبط ماشین)، لالا... و من عاشق اون ادای کردن کلماتت هستم؛ وقتی نوک زبونی می گی لالا من می خوام درسته بخورمت...
17 اسفند 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادمهر می باشد